امدم بيرون .. به اندازه كافي پول نداشتم ديپ كلينيگ كنم .. سوار ماشين شدم .. ادرس را گذاشتم روي جي پي اس فروشگاه دي دي ديسكانت را پيدا كردم .. ميشد وقت را انجا كشت تا ظهر ... بعد هم دوستم مي امد و ميشد كمي با او گپ زد .. هوا خوب بود ، عالي بود افتاب ملايم و كمي باد كاليفرنيا انهم جنوبش ... .. بعد از گشت زدن توي دي دي ديسكانت امدم خانه همه چيز ارزان بود ولي كيفيت خوبي نداشت با اين حال چند تكه چيز خريدم يك جاروي دسته بلند براي دوستم شلوار لي تنگ براي خودم و يك تعداي شورت براي پسرم ،،
تو تو گربه سفيد زير مبل قرچ و قروچ ميكند ..از باز بودن در استفاده كرده امده توي مبل خودش را فرو كرده توي چرم مشكي . گربه ها دوست دارند روي چيزهاي مشكي بشينند .. يادم رفته در اتاق را ببندم .پسرم از گربه خوشش نمي ايد .صاحبخانه اي كه پيشش پانسيون شده دو تا گربه چاق و چله دارد كه كشته مرده اين اتاقند ،، توتو توي مبل دارد تكان ميخورد تشخيص دكتر درست بود نه فقط دندان هايم اگر به خواهم اينجا بمانم كل شخصيتم به يك ديپ كلينيگ اساسي نياز دارم ء اين اعتياد شديد به فكر كردن و نوشتن و همه چيزها را تجزيه تحليل كردن و فرو رفتن در خود اينجا بدرد نميخورد بايد تكان بخورم بروم سركاربرم پول در بياورم كالج بروم تا اين زبان لعنتي را درست كنم ،. من چرا چرا چرا از اين مملكت بيزارم ،، چرا ؟؟ لک لک ها...
ادامه مطلبما را در سایت لک لک ها دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : parisalajevardi بازدید : 5 تاريخ : جمعه 7 بهمن 1401 ساعت: 19:17